سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای مردم! هرگاه دانستید، پس به آن عمل کنید؛ شاید که هدایت یابید . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 89 فروردین 28 , ساعت 11:52 صبح

هنر از منظر امام خمینی و فقهاء شیعه

 

مقدمه:

در این مقاله برآنیم تا به مقوله هنر از دید امام خمینی و منظر فقهای شیعی بپردازیم. رهنمودهای امام راحل قطعاً می‌تواند از پیچیدگیهای این بحث تا حد زیادی پرده بردارد، اما تطبیق کلیات بر مصادیق همچنان رفتارها و پرسمانهای ضد و نقیضی را پیش روی می‌آورد که بر فقیهان آگاه جامعه است وحدت رویه و نظری واحد در این عرصه ارائه دهند و گرد حیرت را از دیدگان مقلدین معتقد و محتاط بزداید.

تعریف هنر و رابطه آن با فقه

انسان فطرتاً زیبایی خواه آفریده شده است و حواس او آنچنان با محیط اطرافش هماهنگی یافته که نغمه دلنشین و بوی خوش، منظره دلفریب، لطافت و سرسبزی، برای او لذت‌آور و فرحبخش می‌نماید، از طرفی وقتی روح کمال‌جویی با این حس در می‌آمیزد از او انسانی آفرینش‌گر و خلاق می‌سازد. پدیده‌های جهان را گزینش کرده با احساس خود آن را بازآفرینی می‌کند و از مدد نیروی خیال از پدیده‌های هستی مقوله هنر را به نمایش می‌گذارد چنین کوششی که به آفرینش اثری زیبا می‌انجامد هنر و آفریننده آن هنرمند نامیده می‌شود.

هنر تجلّی احساس انسان است در قالب محسوس، زبان درون است با مخاطبانی اهل دل، حقیقت را می‌نمایاند بدون آنکه به وعظ و استدلال بپردازد. زبانی دردمند، زیبابین، پرشور که همه آدمیان را با هر ملیت و نژادی به یکدیگر پیوند می‌دهد. تکنولوژی و تمدن به هنر توانائی می‌بخشد و آن را فراتر از مرزهای جغرافیایی به اقصی نقاط جهان انتقال می‌دهد.

اما هنر، این ودیعه الهی همچنان در میان دو قطب جان و جسم، ماده و معنا، خداجویی و کفر در نوسان بوده است. و از دستبرد آفتهایی همچون نفس‌پرستی، قدرتمداری، استعمار و ابتذال در امان

نمانده است. لذا هنر با همه عظمت و رسالتی که دارد به هنر متعهد و مسئول و نیز هنری که ابزار دست سود‌جویان و قدرت‌طلبان و سرمایه‌داران است تقسیم شده است. هنری که در مسیر تکامل بشری حس خداپرستی و خلقیات انسانی است هنر متعهد و دینی است و هنری که جامعه را به فساد و ابتذال و گمراهی می‌کشاند هنر مبتذل و منفی است. اینجاست که «تکلیف» سر بر می‌آورد و «فقیه» در بیان تکلیف به تکاپو می‌افتد و فقه میان بایدها و نبایدها مرز می‌سازد. گرچه پیچیدگی هنر، بیان دقیق مصادیق احکام تکلیفی، حرمتها و حلّیتها را دشوار ساخته است و اگرچه کتب فقه سنتی برخی از مصادیق موجود در زمان خود را مانند خرید و فروش مجسمه و ساخت و یا نگهداری آن و تصویرگری و موسیقی و خرید و فروش آلات موسیقی و... مورد بحث قرار داده‌‌اند که می‌تواند دستمایه خوبی برای دوران حاضر باشد. اما امروزه جلوه‌های هنر به اندازه‌ای گسترده شده است که هنوز صدها پرسش در هنر فراروی مجتهد و مقلد است و تغییرات و مقتضیات زمانی و مکانی بازنگری جدیدی را در موضوع هنر می‌طلبد.

گونه‌گونی دیدگاه‌ها در مقوله‌های هنر بویژه موسیقی، مجسمه‌سازی در فقه بسیار مشهود است چنانچه در موسیقی تا هیجده نظریه بر شمرد‌ه‌اند. این نظریات امروزه جنبه کاربردی پیدا کرده است و تقابل نظریات به تقابل اعمال و رفتار مقلدین انجامیده است. و جامعه امروز این اندازه اختلاف را بر نمی‌تابد و باید هرچه بیشتر دیدگاه‌ها و راه‌کارهای مبتنی بر فقه سنتی و اجتهادی، اما نزدیک به واقعیت موجود، ارائه گردد تا وحدت نسبی در عملکردها نسبت به رویکردهای هنری پیش اید و از تقابل و تضارب عملکردها،‌ مانعی بر راه ترقی حکومت اسلامی فراهم نیاید. مثلاً نمی‌توان بطور کلی رسانه‌های عمومی، بازیگری و تصویرسازی را تعطیل کرد و یا برای آن قیودی دست‌نایافتنی زد، از طرف دیگر بازگزاردن دست هنرمندان و فراخی بی‌حد و مرز هنر سرانجام هنر را به ورطه ابتذال یا پوچی خواهند کشاند. پس رایی بایسته و مناسب با مقتضیات زمان و مکان و مطابق شرع از سوی مجتهد آگاه، هنر را متعهد و مسئول نگه می‌دارد.

هنر متعهد از دیدگاه امام خمینیهنر امروز از مؤثرترین و بهترین ابزار در جهت ارائه حقایق و معارف دینی است و آمیزه هنر و تکنولوژی امکانات جدیدی را بدست می‌دهد که حقایق دینی و وصف ارزش‌ها به سراسر عالم ابلاغ شود و به دست همگان برسد. نگرشی واقع‌بینانه و منصفانه نشان می‌دهد هر جا اندیشمندان اسلامی و فقیهان آگاه خود را از آن جدا کرده‌اند قطعاً هنر بدست اربابان و سودجویان اقتصادیافتاده و استفاده‌های ناروا و غیر اخلاقی از آن شده است.

امام خمینی می‌فرماید:

هنر در مدرسه عشق نشان دادن نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است. هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا لذت می‌برد. تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب در رأس آنان آمریکا و شوروی را بیاموزد.[560]

رسانه‌ها باید بیشتر کار کنند، از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند در راه تعریف صحیح تهذیب جامعه وضعیت تمام هنرجوها را در نظر گرفته راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه‌ها به ملت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند.[561]

همچنین می‌فرماید:

... در رژیم سابق همه چیز خصوصاً فرهنگ و هنر محتوایش عوض شده بود یعنی کسی که نام سینما را می‌شنید خیال می‌کرد در آنجا باید مرکز فساد و سوء اخلاق، مرکز مخالفت با همه چیز باشد یا کلمه تئاتر در ذهن انسان چیز مبتذلی بود که از آن بهرهفساد برده شود و هکذا همه چیز دیگر... اینها همه به خاطر آن بود که ما فرهنگمان را فراموش کنیم.[562]

آنچه که از مجموعه فرمایشات گهربار امام راحل و سیره عملی ایشان در طی سالهای قبل و بعد از انقلاب بدست می‌اید این است که ایشان نگاه متحجرانه به مقولات و پدیده‌های هنری ندارند که بطور کلی آنها را رد و تعطیل نمایند بلکه با توجه به دخالت و عنصر زمان و مکان و مقتضیات و مصالح استفاده از این دو وسیله را برای تبلیغ دین بسیار مؤثر می‌دانند اما شرط اساسی این نقش مؤثر را، مطابقت با اصول اعتقادی دینی و اخلاقیات انسانی قرار می‌دهند. هنری که نتیجه آن وابستگی به قدرتهای استعمارگر غرب و شرق باشد،‌ هنری که فساد، انحطاط و تخدیر مغزهای جوانان جامعه را به بار آورد، هنری که دردمند نباشد و از مستضعفین و اقشار محروم جامعه بی‌خبر باشد هنر اسلامی نیست و از نظر ایشان کاملاً مردود و ترویج آن حرام است لذا ایشان استفاده از رسانه‌های هنری مانند رادیو، تلویزیون، تئاتر و سینما را در زمان طاغوت حرام و کمک به ظلمه دین می‌دانستند. این ملاک اساسی در هر هنری است و گرنه اصل هنر مفهومی با ارزش و قابل تحسین است که همواره در اسلام مورد تایید و بهره‌برداری تبلیغی قرار گرفته است. در سرزمینی که شعر و سخنورنی حرف اول را می‌زد قرآن با عالیترین بیان و با آوایی خوش ارائه گردید. معماری اسلامی، تذهیب و خوشنویسی قرآن و کتیبه‌های دینی بی‌تردید شاهدی بر این ادعاست. حتی تعزیه‌خوانی، مداحی و مرثیه‌خوانی نیز جلوه‌های زیبایی از موسیقی اسلامی و هنر بازیگری است. اینک با بیان برخی از جلوه‌های هنر به بیان اجمالی دیدگاه امام خمینی و برخی فقهاء شیعه می‌پردازیم:

جلوه‌های هنر از دیدگاه امام خمینی و فقها ادامه مطلب...


لیست کل یادداشت های این وبلاگ