سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خیری در زندگانی نیست مگر برای دو کس : دانشمندی پیروی شده یا شنونده ای فراگیرنده . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
پنج شنبه 88 آبان 7 , ساعت 7:13 عصر

در سخنانی که از امام رضا علیه‌السلام بازگفته‌اند، اشارات فراوانی به آیات شریف قرآن رفته است. بسیاری از این روایات گویای جایگاه بلند این کتاب آسمانی است و در شمار فراوانی از آنها نیز با بیان شیوای امام، رازی از هزاران رمز و راز قرآنی گشوده شده است.

                                                  جایگاه قرآن
1-ریّان بن صلت گوید: از امام رضا(ع) در باره‌ی قرآن پرسیدم،
فرمود:
قرآن سخن خداست؛
از آن فراتر نروید
و راه رستگارى را در چیزى جز آن مجویید
که گمراه می‌شوید.
(التوحید223)

2
ابوحیّون از امام رضا(ع) نقل می‌کند که فرمود:
هر کس آیات متشابه قرآن را به محکمات بازگرداند،
راه راست را یافته است
... در روایات ما نیز همچون قرآن، محکم و متشابه هست،
تنها به متشابهات چنگ مزنید
و آنها را به محکمات برگردانید
و گرنه راه را گم می‌کنید.
(عیون الاخبار1:290)

3
پدر محمد بن موسى رازى گوید: امام رضا(ع) روزى از قرآن یاد کرد و شیوه‌ی استدلال و چگونگى بیان آیات و معجزات نظم قرآنى را بااهمیّت شمرد و فرمود:
قرآن ریسمان محکم خداوند
و رشته‌ی استوار او
و راه درستى است که به بهشت می‌انجامد
و از دوزخ رهایى می‌بخشد
.. و از آن جا که براى زمانى خاص پدید نیامده است،
در گذر روزگاران کهنه نمی‌شود
و به خواندنِ فراوان، برآیند خود را از دست نمی‌دهد،
بلکه حجّت و برهان همه‌ی نسلها است..
باطل را به پس و پیش آن راهى نیست
و فرستاده‌اى از جانب خداى دانا و ستوده است.
(عیون الاخبار2:69)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

1
اسماعیل بن مهران از قول امام رضا(ع) گوید:
نزدیکى بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم خداوند،
بیش از نزدیکى سیاهى چشم به سفیدى آن است.
(تفسیرعیاشى1:21)

2
سلیمان جعفرى گوید: از امام رضا(ع) پرسیدند:
بزرگترین آیه کتاب خدا کدام است؟
فرمود:
بسم الله الرحمن الرحیم
(تفسیرعیاشى1:21)

3
حسن بن على بن فضّال در باره‌ی بسم الله از امام رضا(ع) پرسید،
امام فرمود:
هنگامی‌ که کسى می‌گوید: بسم الله،
گویا نشان و علامتى از نشان‌هاى خداوند عزّوجلّ را بر خود می‌نهد
... و آن نشان پرستش و بندگى است.
(التوحید229)

 

سوره‌ی بقره

 

آیه‌ی 7
خَتَمَ الُله عَلى قُلُوبِهِم و عَلى سَمعهم
ابراهیم بن ابى محمود گوید: تفسیر این آیه را پرسیدم که می‌فرماید:
... خداوند بر دلهاى ایشان و بر شنوایى آنان مُهر و ختم نهاده است..
فرمود:
«ختم» آن است که به کیفر کفر ورزیدن،
بر دل کافران مهر زنند،
همان گونه که خداوند در جاى دیگر می‌فرماید:
بلکه خدا به سبب کفرشان، بر دلهایشان مهر نهاده و در نتیجه، جز شمارى اندک از ایشان ایمان نمی‌آورند.
(سوره نساء155)
ابراهیم بن محمود ادامه می‌دهد که از امام پرسیدم:
آیا خداوند بندگانش را مجبور به گناه می‌کند؟
فرمود:
به آنان اختیار عطا می‌کند
و ایشان را مهلت می‌دهد
تا توبه کنند و بازگردند.
پرسیدم: آیا خدا آنان را به کارى وامی‌دارد که توان آن را ندارند؟
فرمود:
چگونه چنین چیزى ممکن است؟
در حالى که خود می‌فرماید:
و پروردگار تو بر بندگان ستم نمی‌ورزد...
و ادامه داد:
پدرم موسى بن جعفر(ع) از امام صادق(ع) نقل فرمود که
هر کس بپندارد خداوند بندگان را به گناه وامی‌دارد
یا آنان را به کارى فراتر از توانشان تکلیف می‌کند،
ذبیحه‌ی او را نخورید،
گواهی‌اش را نپذیرید،
در وراى او نماز مگذارید
و چیزى از زکات به او نپردازید.
(عیون الاخبار1:424)

آیه‌ی 15
اللهُ یَستهزئُ بِهِم
حسن بن على بن فضّال تفسیر این آیات را از امام رضا(ع) پرسید
خداوند آنان را استهزاء می‌کند... آنان مکر می‌کنند وخدا هم مکر می‌نماید.. سوره آل عمران 54)
آنها با خدا نیرنگ می‌کنند، و خدا نیز با آنان چنین می‌کند.. سوره نساء142)
امام فرمود:
خداوند کسى را ریشخند نمی‌کند،
و اهل فریب و نیرنگ نیست،
بلکه پاداش ریشخندکنندگان و فریبکاران و نیرنگ بازان را می‌دهد.
پروردگار از آن چه ستمکاران می‌گویند منزّه است.
(التوحید163)

آیه‌ی 17
وَ تَرَکَهم فی ظُلُمات لایُبصِرون
ابراهیم بن ابى محمود گوید: از امام رضا(ع) در باره‌ی تفسیر این آیه پرسیدم که
... و آنان را در میان تاریکى‌هایى که نمی‌بینند ترک و رهایشان کرد...
امام فرمود:
خداوند متعال را،
برخلاف بندگان،
به رها کردن و (ترک) وصف نمی‌کنند،
امّا هنگامی‌ که خداوند بداند
که آنان از کفر و گمراهى دست نمی‌شویند،
یارى و لطف خود را از آنان برمی‌دارد
و آنان را به اختیار خود می‌نهد.
(عیون الاخبار1:424)

آیه‌ی 188
وَ لاتَأکُلوا اَموالَکم بَینَکم بالباطِل وَ تُدلُوا بها اِلى الحُکّام
حسن بن على گوید: ابوالاسود نامه‌اى براى امام رضا(ع) نوشت و از ایشان در باره‌ی تفسیر این آیه پرسید که
... اموالتان را میان خود به ناروا مخورید، و آن را به حکّام مدهید...
من پاسخ حضرت را دیدم که به خط خود چنین نوشته بود:
مراد از (حکّام) قاضیان هستند...
و در زیر آن افزوده بود:
اگر کسى بداند که قاضى ستمکار است
و به‌ناحق حکم رانده،
در گرفتن حکمی‌ که به نفع او صادر کرده است
عذرى ندارد.
(تفسیرعیاشى:85)

آیه‌ی 229
الطّلاقُ مَرّتان فَاِمساک بِمَعروف اَو تَسریح بِاِحسان
ابوالقاسم فارسى در باره‌ی این آیه از امام رضا(ع) پرسید که خداوند می‌فرماید:
طلاق دوبار است. پس از آن یا (امساک به معروف) بخوبى نگاه داشتن، یا (تسریح به احسان) بشایستگى آزاد کردن...
امام فرمود:
«امساک به معروف» آن است که
از آزار و اذیّت زن خوددارى ورزد
و نفقه‌ی او را بپردازد
و «تسریح به احسان» آن است که
بر پایه‌ی دستور قرآنى
او را طلاق دهد.
(تفسیرعیاشى1:117)

آیه‌ی 260
وَ اِذ قالَ ابراهیمُ ربّ اَرِنی کیف تُحیی الموتى قال اَوَلَم تُؤمن قال بَلى وَ لکن لِیَطمَئنّ قَلبی
صفوان بن یحیى از امام رضا(ع) پرسید:
... هنگامی‌ که ابراهیم از خداوند خواست تا به او نشان دهد که مردگان را چگونه زنده می‌سازد، خدا فرمود: مگر ایمان نیاورده‌اى؟ ابراهیم گفت: چرا، امّا می‌خواهم دلم اطمینان یابد... مگر در دل ابراهیم تردیدى بود؟
امام رضا(ع) فرمود:
هرگز!
او یقین داشت،
امّا از خدا می‌خواست که
یقینش را فزونى بخشد.
(المحاسن247)

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ