بنام خالق زیبایی
می خواهم کمی راجع به حکمت اول نهج البلاغه بنویسم به امید قرار دادن این حکمتها به عنوان سر لوحه های زندگی.
قال امیرالمؤمنین علی علیه السلام:کُن فِی الفِتنَةِ کَابنِ اللَبُون لا ظَهرٌفیُرکَب ولاضَرعٌ فَیُحلَب(فیَحتَلِب)
ترجمه:در فتنه مانند بچه شتر باش نه پشتی دارد تا مرکبش کنند و نه پستانی دارد که دوشیده شود(او را بدوشند).
این ترجمه ایی بود اجمالی از این حکمت اما در همین یکخط چه نکات ظریفی گنجانده شده، خدا می داند.
آنقدری که جستجو کرده ام و از سخنان بزرگان فهمیده ام را خدمتتان عرض می کنم.
اول باید اجزای این حکمت معنا شود:
-الفتنة:از ماده "فتن" به معنای امتحان کردن وخبر گرفتن است
وآشوب را فتنة میگویند چون در آن افرادامتحان می شوندوکُلاً امور مهم و حوادث مهم را فتنه می نامند:مثل سوال و جواب قبر و...(1)
بعضی از بزرگانِ لغت به"تعجب" انسان نسبت به چیزی رافتنه نامیده اند ودر جاهای دیگر جنون را فتنة خوانده اند وفتنةدرآیة"والفتنة أشدّ من القتل"هم به معنای کفر معنا شدهو یا به جنگهای بین مردم فتنة گفته شده و مطالبی(ظهور کلام) هم به عنوان شاهد بیان شده اند(2).
-ابن لبون:بچه شتر(نر)دو ساله که می خواهد وارد سه سالگی شود(3).
یک سوال:
1-منظور از فتنه چیست و آیا به همه جنگها فتنة گفته می شود؟
جواب:تنها به جنگی که دوطرف آن ناحق و ظالم باشند فتنه گفته می شودو جای هیچ گونه شبهه ای در مورد کمک به گروهی که بر حق
هستند نیست بلکه یاری این گروه واجب است و خود حضرت در نهج البلاغه کسانی را که از جنگ جمل کناره گرفتند راسرزنش می فرمایند که شما حق را یاری نکردید و بیانهای دیگری که تأئید کننده این نظریه است و حرف و عمل افرادی که به این بهانه شانه از مسؤلیتهای اجتماعی خالی می کنند
"کاسه داغ تر از آش"شدن است. پس مراد از فتنة معلوم شد.از معلوم شدن معنای فتنة ما به"زمان" فتنة هم پی می بریم
وآن زمان جنگ(همه انواع جنگها و تخاصمات) و آمادگی برای شروع آن است تا هنگامی که ریشه های آن خشک شوندأیام فتنه نامیده می شوند(4).
و اما نکته ظریف این حکمت در استفاده از کلمه "ابن لبون"است و تشبیه انسان در زمان فتنة به بچه شتر "نر" هست که در حال حاضر
نه پشتی برای سواری دادن دارد که بتوانند در راه رسیدن به مقاصدشان از آن استفاده کنند و از این بالاتر اصلاً پستانی ندارد
تا اهل فتنه در جهت تقویت ظلم و فتنة آن را بدوشند چون "نر" هست و اصلاً پستانی ندارد(5).
حضرت نفرمودند"بنت لبون"که بچه شتر "ماده"باشد و پستان دارد ولی شیر ندارد بلکه فرمودند "بچه شتر نر" و گویا حضرت می خواهند
در اوج احتیاط و عدم سوء استفاده مبالغه کنند و بفرمایند که همه راههای سوء استفاده را ببندید حتی آنجایی را که احتمال می دهید
خطری ندارد را هم ببندید و چه زیباست این تشبیه و چه گیراست این مفهوم در زمینه مواظبت از خود در هنگام فتنة
وشاید تقدیم "پشت"برای سواری،بر"پستان"برای دوشیدن به خاطر همین مبالغه باشد که اگر کاری کند که کمکی باشد به دو طرف فتنة جای ملامت دارد وباید طوری رفتار کند که هیچ گونه استفاده ایی نتوانند ببرند مثل نداشتن پستان بچه شتر
که اهل فتنه حتی نمی توانند ادای شیر دوشیدن را در بیاورند. در روایات مشابه دیگری هم به این کناره گیری و مراقبت از خوددر زمان فتنة اشاره شده(5) و اصولاً در این شرایط است که پختگی و خامی اشخاص آشکار می شود و تازه در این شرایط است که امتحان شدن معنی می دهد. پس انسان خیلی باید مراقب خودش باشد چون با پرتگاه یک تار مو فاصله دارد.
واقعاً برای ما که ادعای تشیع داریم جای بسی تاسف هست که ابن ابی الحدید سنی می گوید من خطبه 202 نهج البلاغه را
بیش از 1000بار خوانده ام یا جرج جرداق مسیحی می گوید من 400 بار نهج البلاغه را خوانده ام.
امیدوارم که این مطالب به علم شما چیزی افزوده باشدو خدا هم از سر تقصیرات من گذشته باشد.
....
پی نوشتها (1)النهایة فی غریب الحدیث - ابن الاثیر ج 3 ص 410 : الفتنة : المتحان والاختبار . وقد کثرت استاذته من فتنة القبر ، وفتنة الدجال ، وفتنة المحیا والممات ، وغیر ذلک . * ومنه الحدیث " فبى تفتنون ، وعنى تسألون " أی تمتحنون بى فی قبورکم ویتعرف إیمانکم بنبوتی . ........ - لسان العرب - ابن منظور ج 13 ص 319 : والفتنة : الاختبار . وفتنه یفتنه : اختبره . وقوله عز وجل : أولا یرون أنهم یفتنون فی کل عام مرة أو مرتین .... (2).................... - لسان العرب - ابن منظور ج 13 ص 318 : والفتنة : إعجابک بالشئ ، فتنه یفتنه فتنا وفتونا ، فهو فاتن ، وأفتنه ، .... - لسان العرب - ابن منظور ج 13 ص 319 : والفتنة : الجنون ، وکذلک الفتون . وقوله تعالى : والفتنة أشد من القتل ، معنى الفتنة ههنا الکفر ، ............ - لسان العرب - ابن منظور ج 13 ص 319 : والفتنة : ما یقع بین الناس من القتال . والفتنة : القتل ، ومنه قوله تعالى : إن خفتم أن یفتنکم الذین کفروا ، قال : وکذلک قوله فی سورة یونس : على خوف من فرعون وملئهم أن یفتنهم ، أی یقتلهم ، وأما قول النبی ، صلى الله علیه وسلم : إنی أرى الفتن خلال بیوتکم ، فإنه یکون القتل والحروب والاختلاف الذی یکون بین فرق المسلمین إذا تحزبوا ، ویکون ما یبلون به من زینة الدنیا وشهواتها فیفتنون بذلک عن الآخرة والعمل لها . ....... (3)- شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید ج 18 ص 82 : ابن اللبون : ولد الناقة الذکر إذا استکمل السنة الثانیة ودخل فی الثالثة ........................................................... - مجمع البحرین - الشیخ الطریحی ج 4 ص 106 : وابن اللبون : ولد الناقة ، استکمل السنة الثانیة ودخل فی الثالثة ، والانثى بنت لبون (4)-............................................................ - شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید ج 18 ص 82 : وأیام الفتنة هی أیام الخصومة والحرب بین رئیسین ضالین یدعوان کلاهما إلى ضلالة کفتنة عبد الملک وابن الزبیر ، وفتنة مروان والضحاک ، وفتنة الحجاج وابن الاشعث ونحو ذلک ، فأما إذا کان أحدهما صاحب حق فلیست أیام فتنة کالجمل وصفین ونحوهما بل یجب الجهاد مع صاحب الحق وسل السیف والنهى عن المنکر وبذل النفس فی إعزاز الدین وإظهار الحق . ................... (5)- نهج البلاغة - خطب الامام علی علیه السلام ج 4 ص 3 : ابن اللبون بفتح اللام وضم الباء : ابن الناقة إذا استکمل سنتین لا له ظهر قوی فیرکبونه ولا له ضرع فیحلبونه ، یرید تجنب الظالمین فی الفتنة لا ینتفعوا بک دوری نفعی از تو نبرند ............................................................ - مجمع البحرین - الشیخ الطریحی ج 4 ص 106 : أراد التشبیه فی الفتنة بابن اللبون فی عدم انتفاع الظالمین بک ، بوجه لا نفع فیه بظهر ولا ضرع . ................................................... (6)- شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید ج 18 ص 83 : قال ( علیه السلام ) : أخمل نفسک أیام الفتنة ، وکن ضعیفا مغمورا بین الناس لا تصلح لهم بنفسک ولا بمالک ولا دور کن پنهان تنصر هؤلاء وهؤلاء . .................... - شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید ج 9 ص 146 : : " فلا تکونوا أنصار الفتن ، وأعلام البدع " أی لا تکونوا ممن یشار إلیکم فی البدع کما یشار إلى الاعلام المبنیة
یاران فتنه ها علمهای بدعتها یعنی از کسانی نباشید که در بدعتها به شما اشاره کنند
مثل اشاره کردن به علمها(یعنی گاو پیشونی سفید نباشید)
القائمة ، وجاء فی الخبر المرفوع : " کن فی الفتنة کابن اللبون ،
لا ظهر فیرکب ، ولا ضرع فیحلب " ، وهذه اللفظة یرویها کثیر من الناس لامیر المؤمنین علیه السلام .
..................
- مستدرک سفینة البحار - الشیخ علی النمازی ج 8 ص 124 :
لا ینجو من الفتنة إلا النومة .
فقط خوابیده از فتنه نجات پیدا می کند
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رتبه برتر مقالات همایش دیدگاههای علوم قرآن آیت الله فاضل لنکرانی
درخواست های شب قدر
چرا شب قدر را احیا می گیریم ؟
نامگذاری شب قدر
فضیلت شب قدر
پیشینه تاریخی شب قدر
از حسین آموختیم
غم مخور
میانمار کجاست چرا قتل عام می شوند ؟
جهاد کبیر
اتمام نعمت
بیانات مقام معظم رهبری درباره حماسه 9 دی سال 88
سیزده آبان روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
غدیریه
[همه عناوین(140)][عناوین آرشیوشده]