ربنا ما زارعان آیهایم تاجران رود و ابر و سایهایم گریه را در بغض خود دم میکنیم روی مژگان کشتشبنم میکنیم ما همه خنیاگران چامهایم ساکن اشک و زیارتنامهایم جاهلیت ترک شبنم گفتنست جاهلیتبینیایش خفتن است (1)
پرسشهای بسیاری درباره «گریه» به چشم میخورد که دستیابی به پاسخ آن، نگاهی نو و معرفتی بیشتر به انسان میبخشد و در رهیابی به فتوحات معنوی، توفیقی چشمگیر عطا میکند. با هم پارهای از این پرسشها را مینگریم:
گریه چیست؟ منشا، آثار، انواع و ابعاد آن کدامند؟
رابطه اشک با قلب، عقل و احساسات چگونه است؟ و آیا موجب ضعف و زبونی انسان نخواهد بود؟
دیدگاه پروردگار متعال و پیشوایان معصوم در روایات و دعاها چیست؟
روایاتی که قطرهای ناچیز از اشک را موجب خاموشی انبوه آتش نافرمانی میداند و یا شهادت امام حسین(ع) را علت گریه مؤمنان میشمرد چگونه میتوان پذیرفت؟
گریه حیوانات و حتی جمادات در عزای سید شهیدان اباعبدالله علیه السلام - که در بسیاری از روایات به چشم میخورد - قابل قبول استیا خیر؟ چرا و چگونه؟
گریه چیست؟
ریزش اشک از دیدگان انسان همراه با غم و زاری و گاه با سخن و زمزمه، گریه نامیده میشود، (2) زلال جاری که به وسیله آن مشعل چشمان روشن میشود و نسیم آرامبخش که سرزمین وجود بدان از غبار و کدورت پاک میشود. حقیقتی شگفتآور که امام صادق(ع) درباره آن فرمود:
گریه موهبتی الهی است که توسط آن رطوبت مغز انسان - که موجب دردهای بسیاری خواهد شد - جدا میشود و افراد را از کوری ایمن میسازد، سلامتی و تندرستی بدن را به همراه میآورد و سرانجام حالت نشاط، سبکبالی و طراوت روح به آدمی میبخشد. (3)
از این رو گریه از ویژگیهای انسانها است و عمر زیاد و سلامتی بسیار به همراه داشته و افراد را از اندوه و ناراحتیها تهی میسازد. آنان که با سخنان تاثیربخش و اشعار احساسآفرین خویش، این چشمه نهفته را جوشان میسازند حقی والا و منتی بسیار بر گریه کنندگان دارند و آنان را در فضایی فراتر از جلوههای فریبای زندگی پرواز میدهند. (4)
منشا گریه و آثار آن
گواه عشق ما این دیده و دل رساند اشک و غم ما را به منزل هنوز اشک عزا پیوسته جاری است رواق چشممان آیینهکاری است (5)
سرچشمه گریه عاطفه و احساس است که به دنبال شوق و عشق، شکست و تنگدلی، محرومیت و یاس، پیروز و شادکامی و یا حزن و اندوه از چشمان انسان جاری میشود. (6) آنجا که امام عصر علیه السلام سخن از مصایب جد بزرگور خویش اباعبدالله الحسین(ع) میکند و لب به بیان عشق و علاقه خود میگشاید، چنین میفرماید:
ای جد عزیز! در مصایب و بلاهایی که بر تو فرود آمد، هر صبح و شام سرشک غم و اشک اندوه از چشمان خود میریزم و چون اشکم تمام شد، برای تو خون گریه میکنم. (7)
آنجا که آثار اجتماعی گریه را مییابیم، تلطف و مهربانی، همدلی و هم سویی و شکلگیری حالات روحیبه چشم میخورد و چون به آثار سیاسی گریه مینگریم، ادامه دادن راه و حرکت محبوب شرکت در حماسه شهید و یا عزیز از دست رفته، تصمیم به تقویت هدف و آرمان وی و همدلی با افکار و خواستههای او را میبینیم.
زیرا گریه مظهر شدیدترین حالات احساسی انسان است، از ژرفای وجود سرچشمه میگیرد (8) و عشقی روزافزون در رسیدن به صفات محبوب و دریافت پیامهای او فراهم میکند که در رهگذر زندگانی چون کیمیایی درخشان رواق وجود انسان را آینه کاری و شفاف و نورانی میکند.
ابعاد گریه و انواع آن
گریه از مختصات انسان - و اعراض خاص او - است که دانشمندان علوم مختلف نسبتبه آن پژوهشها و دقتهای فراوانی داشتهاند:
پزشکان، آثار جسمانی زیادی برای گریه شمردهاند و روان شناسان از تاثیر آن بر روح و روان مطالب بسیاری نوشتهاند. آنجا که علمای اخلاق نسبتبه طهارت روح و پاکی باطن دستورالعملهایی میدهند اشک چشم را نشان نورانیت قلب و گیرندگی دل آدمی میدانند و جامعه شناسان، تسلط سخنران را بر گریه و خنده مخاطبان خود، تسلط بر تمامی قلب آنان میدانند; چرا که گریه طوفانی عظیم در سرزمین وجود افراد به پا میکند و چون ریزش آبشاری از احساس و عاطفه است که همگان را به سوی خویش میکشاند.
«دارون» در کتاب «بیان احساسات و تالمات در انسان و حیوان 1890 میلادی» ریزش اشک را برای حیوانات همچون فیل بیان میکند اما برخی دیگر این سخن را رد کرده و گریه را ویژگی خاص آدمی شمردهاند که برخاسته از ژرفای وجود او خواهد بود. (9)
اندیشمندان گریه را دارای انواع گوناگونی دانستهاند که برخی از آنها عبارتست از:
گریه شوق، گریه حزن، گریه ضعف و زبونی، گریه پیروزی و سربلندی و گریه دروغین.
آری اشک عاشقانه زبان دل است و گریه واقعی فریادی است در سکوت; فریادی که نشان از ضعف و زبونی نیست. و سخن احساس و عشق آدمی است، در آنجا که قلم توان نوشتن ندارد و در بیان یارای ترسیم نیست;
هرچند نیست درد دل ما نوشتنی از اشک خود، دو سطر به ایما نوشتهایم (10)
گریه در دیدگاه قرآن
قرآن کریم این کتاب سترگ «گریه» را شیوه دیرینه انبیای الهی میشمرد; آنجا که یعقوب برای یوسف خود سرشک غم ریخت، یادآور میشود (11) و گریه نوح را بیان میکند. (12) چون سخن از شعیب پیامبر میشود، گریه او را به درگاه خداوند گوشزد مینماید (13) و داود را رسولی معرفی میکند که اهل گریه و راز و نیاز بوده است. (14) هنگامی که به آخرین سفیر سعادت خود یعنی حضرت محمد(ص) میرسد، او و اصحاب عزیزش را مردانی میشمرد که سرشک غم و اندوه از دیدگان خود جاری میکردند و با شنیدن آیات قرآن از خوف الهی اشک میریختند (15) و نسبتبه اصحاب صفه - آن تهیدستان لبریز از ایمان - ریزش اشک را به هنگام شنیدن قرآن نسبت میدهد. (16)
پژوهش برخی از مفسران بدانجا انجامیده که گریه یوسف را بر قبر مادر بیان کردهاند و نسبتبه این صفت پسندیده و عاطفی از صالحان و مؤمنان سخن گفتهاند. (17) و بعضی دیگر، افزون از آیات الهی که بیانگر گریه آسمان و زمین در مرگ مؤمنان است، گستره این بحث را با روایاتی ارزشمند، شکوهی بیشتر بخشید و از چنین عشق و عاطفهای - که برخاسته از معرفت است - معارفی ژرف به دست آوردهاند. (18) آنجا که پروردگار متعال میفرماید:
«فما بکت علیهم السماء والارض و ما کانوا منظرین.» (19)
(پس نگریستبر آنان آسمان و زمین و مهلت نیز به آنها داده نشد.)
و سپس ارزش گریه خوفآمیز از عظمت الهی را توضیح دادهاند. (20) «و یخرون للاذقان یبکون و یزیدهم خشوعا» (21) صحیفهای از این دفتر معرفت را میگشاییم:
آسمان و زمین برای برخی میگریند و نسبتبه عدهای هیچ احساس ندارند! نگریستن بر سرکشان و فرعونیان نشان از حقارت آنها و بیانگر نداشتن دلسوز و یار و یاور برای آنان است اما برای مقربان درگاه الهی و مؤمنان و فرشتگان گریه میکنند و سرشک غم میریزند.
پارهای گریه آسمان و زمین را گریهای حقیقی میدانند که به صورت نوعی دگرگونی و سرخی مخصوص (افزون بر سرخی همیشگی به هنگام طلوع و غروب) خودنمایی میکند، همانند روایتی که:
«لما قتل الحسین بن علی بن ابیطالب(ع) بکت السماء علیه و بکائها حمزه اطرافها.» (22)
هنگامی که حسین بن علی بنابیطالب(ع) شهید شد، آسمان بر او گریه کرد و گریه او سرخی مخصوصی بود که در اطراف آسمان نمایان شد.
و در حدیث دیگری میخوانیم: امام صادق(ع) فرمود:
«آسمان بر یحیی بن زکریا علیه السلام (که از سوی طاغوت زمان خود به گونهای جانسوز شهید شد) و بر حسین بن علی(ع) چهل روز گریه کرد و بر دیگری غیر از آن دو گریه نکرده است.» (23)
آری در مرگ مؤمنان و شیفتگان الهی چشم فلک گریان میشود و خاطر خورشید پژمان میگردد; زیرا اینان شعاع رحمت الهی بر زمین و پرتو عشق و محبتخداوندی از آسماناند. (24)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رتبه برتر مقالات همایش دیدگاههای علوم قرآن آیت الله فاضل لنکرانی
درخواست های شب قدر
چرا شب قدر را احیا می گیریم ؟
نامگذاری شب قدر
فضیلت شب قدر
پیشینه تاریخی شب قدر
از حسین آموختیم
غم مخور
میانمار کجاست چرا قتل عام می شوند ؟
جهاد کبیر
اتمام نعمت
بیانات مقام معظم رهبری درباره حماسه 9 دی سال 88
سیزده آبان روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
غدیریه
[همه عناوین(140)][عناوین آرشیوشده]