سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند از دانش سیر نمی شود، تا سرانجام به بهشت درآید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
شنبه 89 فروردین 14 , ساعت 9:19 عصر

8ـ مشمولین شفاعت

 « از بین افراد امت ،‌ آن دسته از مؤمنینی که ، مرتکب گناهان کبیره شده وبرهمان گناهان بدون توبه مرده باشند مورد شفاعت قرار می گیرند .» به شرطی که :« یکتا پرست واقعی باشند » و « با ایمان از دنیا رفته واز طرف خداوند برای شفاعت شدن ، مأذون باشند و خداوند هم از دینشان راضی باشد .» پیامبر اکرم « صلی الله علیه وآله » فرمودند : « همانا نزدیکترین شما به من در فردای (قیامت ) وسزاوارترین شما به شفاعت من ، راستگوترین ، امانتدارترین ، خوش اخلاق ترین ونزدیکترین شما به مردم است .» شفاعت ، مختص مؤمن است وشخص مؤمن ، در صورتی مشمول شفاعت می شود که ایمان خودش را تا هنگام مرگ حفظ کند و مرتکب گناهانی نشود که سلب توفیق و سوء عاقبت و سرانجام شک و تردید یا انکار و جحود را به بار می آورد ،‌و در یک جمله ، « اگر با ایمان از دنیا برود » به عذاب ابدی ، مبتلا نخواهدشد .

9ـ محرومین شفاعت

کسانی که مقرر شده به صورت دائمی در آتش باشند مورد شفاعت شافعین قرار نمی گیرند؛ چون خلود در آتش با مفهوم شفاعت منافات دارد . این افراد عبارتند از :

 1ـ کافران . والذین کفروا وکذبوا بآیاتنا اولئک اصحاب النار فیها خالدون . بقره /39     

 2ـ مرتدان . ..... ومن یرتدد منکم عن دینه فیمت وهوکافر فاولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا والاخره واولئک اصحاب النار هم فیها خالدون . بقره /217

3ـ مشرکان : ماکان للمشرکین ان یعمروا مساجدالله شاهدین علی انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم وفی النار هم خالدون . توبه /17

4ـ ربا خواران: الذین یأکلون الربا . . . فمن جاءه موعظه من ربه فانتهی فله ماسلف وامره الی الله ومن عاد فاولئک اصحاب النار هم فیها خالدون . بقره/275

5ـ منافقان: وعدالله المنافقین والمنافقات والکفار نار جهنم خالدین فیها هی حسبهم ولعنهم الله ولهم عذاب مقیم . توبه /68

6ـ ظالمان: ثم قیل للذین ظلموا ذوقوا عذاب الخلد هل تجزون الابما کنتم تکسبون. یونس/52

7ـ قاتلین عمدی مؤمنین: ومن یقتل مؤمناً متعمداً فجزاؤه جهنّم خالداً فیها ... نساء/ 93 قرآن کریم

در سورة مدثر بعضی از افرادی را که شفاعت شافعین در حق آنان پذیرفته نمی شود چنین بیان می کند : « از گنهکاران می‌پرسند : شما را چه عملی به عذاب دوزخ در افکند ؟ آنان جواب می دهند : ما از نمازگزارن نبودیم ومسکینی را طعام ندادیم وبا اهل باطل ، به بطالت پرداختیم وروز جزا را تکذیب کردیم تا آنکه ( به‌وسیله مرگ ) یقین به قیامت یافتیم پس شفاعت شفیعان در حق آنان هیچ پذیرفته نشود .»( مدثر / ازآیة 41تا48)

روایات معصومین نیز محرومین شفاعت را ذکر می کنند :

 1ـ سبک شمارندگان نماز: ( پیامبر اکرم فرمودند : کسی که نماز را سبک بشمارد به شفاعت من دست نیابد وبه خدا سوگند که در کنار حوض (کوثر ) برمن وارد نشود.)

2ـ ناصبی ها : ( امام صادق علیه السلام فرمودند: حتی اگر فرشتگان مقرب وپیامبران مرسل در بارة فرد ناصبی شفاعت کنند شفاعتشان پذیرفته نمی شود .)

3ـ انکارکنندگان شفاعت پیامبر: ( پیامبر اکرم فرمودند : کسی که به شفاعت کردن من ، ایمان نداشته باشد خداوند شفاعت مرا به او نرساند .)

10ـ سبب شفاعت

اگرچه سراسر وجود و هستی ما از آن خداست، و در هر لحظه غرق در دریای فیض الهی هستیم؛ امّا خدای تعالی فیوضات خاصی دارد که شامل حال همه افراد نمی‏شود. بلکه متوقّف بر اعمال و افعال اختیاری‏ای است که هر کس موفق به انجام آن اعمال گردد از آن فیوضات بهره‏مند می‏شود. هم چنین با توجه به تفاوت و اختلافی که بین این افعال ـ به عنوان اسباب تحصیل آن فیض‏ها ـ وجود دارد، خود این فیض‏ها نیز مختلف می‏شود. به گونه‏ای که فیض خاصی که از راه انجام یک فعل معیّن عاید انسان می‏شود با فیض خاص عمل دیگر تفاوت دارد و این دو قابل جانشینی و تبدیل نیستند. به عنوان مثال فیض و ثوابی که از راه "صدقه" به انسان می‏رسد، ممکن نیست که از راه دیگری کسب شود. و هر یک از اعمال نیک و صالح دیگر نیز سبب فیض خاصی هستند که این فیض‏های خاص جز از راه انجام فعل اختیاری خاص خودشان حاصل نمی‏شود. براین اساس می‏توان گفت حتی ملائکه الهی نیز که موجوداتی تام التجرد بوده و جمیع کمالات ممکنه نوع خود را بالفعل داراست از آن جا که در کارهای خود مختار نیستند، نمی‏توانند لذّت خاصی را که از راه انجام یک فعل اختیاری برای ما قابل درک است ادراک کنند. هدف از این توضیحات این است که بگوییم: شفاعت نیز همچون سایر فیوضات حق تعالی سبب و مجرای خاصی دارد، اگر این سبب فراهم نشود این فیض هرگز به کسی نخواهد رسید، و این اسباب نیز هم‏چون سایر اسبابِ فیض‏های الهی جز از راه افعال اختیاری قابل تحصیل نیست.

شفاعت در آخرت به چهار صورت ممکن است روی دهد . زمانی کسانی که حق شفاعت دارند خود در حق افرادی که سزاوار آن هستند نزد خداوند شفاعت کنند، ممکن است برخی از اهل شفاعت از برخی دیگر بخواهند تا در حق فردی شفاعت نمایند، ممکن است مشفوع له از صاحب شفاعت درخواست نماید و نیز ممکن است خداوند از شفیع بخواهد تا شفاعت نماید.  

11ـ شبهاتی در باب شفاعت

حال با توجه به مطالب مذکور پاسخ دو شبهه از شبهاتی که در زمینه شفاعت مطرح شده است روشن می‏شود. از آن جا که پاسخ این دو شبهه ارتباط مستقیم با مطالب مذکور دارد، لذا این دو شبهه را در این جا مطرح کرده و پاسخ می‏دهیم.

سؤال اول: آیا شفاعت به معنای تحت تأثیر قرار گرفتن خداوند در برابر دیگری ـ یعنی شفیع ـ نیست؟ چرا که اگر بگوییم در مسأله شفاعت مؤثر حقیقی تنها و تنها خداست، بنابراین درخواست شفیع هیچ اثری نداشته و شفاعت بی‏معناست؛ و اگر بگوییم دیگری نیز در افاضه این فیض الهی از ناحیه خداوند مؤثر است، مستلزم تأثر و انفعال خداوند است!

سؤال دوم: آیا شفاعت کردن شفیع برای رفع عقاب از کسی است که مستحق عقاب است و آیا پذیرش این شفاعت از جانب خداوند به این معنا نیست که رحمت و لطف و مهربانی شفیع بیشتر و بالاتر از رحمت و لطف خداوند است؟

پاسخ به سوال اول: با توجه به این که گفتیم شفاعت نیز فیضی از فیوضات خداوندی است بنابراین روشن است که منشأ اصلی و حقیقی این فیض شفیع نیست، هرچند که او تنها و تنها به عنوان کانال و فیض خاص الهی در رسیدن آن به انسان مدخلیت دارد. یعنی فیض شفاعت تنها و تنها از آن خداست؛ اما خود او کانال خاصی، مانند: پیامبران، ائمه، شهدا، علما و... را برای این فیض قرار داده است که این فیض جز از این مجاری قابل تحصیل نیست، بنابراین در عین حالی که این وسائط در شفاعت مؤثرند، هرگز این مطلب به معنای متأثر شدن و انفعال پذیری خداوند نیست.

پاسخ به سوال دوم: از پاسخ سؤال قبلی پاسخ این سؤال نیز روشن می‏شود یعنی وقتی روشن شد که فیض و رحمت تنها از ناحیه خداست، و این شفعا و وسائط تنها نقش مجرا و واسطه دارند؛ بنابراین هرگز چنین نیست که رحمت و مهربانی شفیع بیشتر از خداوند باشد،بلکه این رحمت بی‏منتهای اوست که باعث شده بابی به نام "شفاعت" به عنوان آخرین مرحله بهره مندی از فیض الهی گشوده گردد تا از این طریق نیز افراد بیشتری مشمول فیض و رحمت او واقع شوند

12ـ شرایط شفاعت

هرچند مسئله شفاعت از اصول مسلّم و قطعی اسلام است، اما تابع شرایط و مقتضیات خاص و ویژه‏ای است، که از لابلای مباحث گذشته تا حدودی می‏توان این شرایط را به دست آورد، این شرایط را به صورت خلاصه ذکر می‏کنیم:

1 ـ اذن الهی: چنان که در بسیاری از آیات قرآن کریم مشاهده کردیم، یکی از شرایط اساسی و اصلی شفاعت این است که به اذن الهی باشد. بنابراین چنین نیست که هر کس بتواند در مورد هر کس که بخواهد شفاعت کند: "رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الرحْمَنِ لا یَمْلِکُونَ مِنْهُ خِطَابًا" نبأ / آیه37.

2 ـ رضایت خدا نسبت به شفیع: علاوه بر این که اصل شفاعت بایستی با اذن الهی باشد، شخص شفیع نیز بایستی از کسانی باشد که خداوند شفاعت آنان را می‏پذیرد. با توجه به این شرایط نیز نمی‏توان از هر کسی توقع شفاعت داشت وهر کس نمی‏توانند مدّعی حق شفاعت شود.

 3 ـ رضایت خدا نسبت به فرد مورد شفاعت: در مسئله شفاعت، رضایت خداوند نسبت به شفاعت شوندگان نیز شرط است. یعنی چنین نیست که فیض شفاعت بدون استثنا نصیب هر کس شود، بلکه ـ چنان که اشاره نمودیم ـ اسباب و ملاک خاصی دارد که هر کس این ملاک را تحصیل کرده باشد، مشمول شفاعت شفاعت کنندگان قرار می‏گیرد و در غیر این صورت از این فیض محروم خواهد بود.

از آیات و روایات شفاعت می‏توان بعضی از شرایط شفاعت شوندگان را که موجب رضایت خداوند نسبت به شفاعت در حق آنان می‏گردد به دست آورد، مانند شرائط "ایمان"، "اقامه نماز" ، "پرداخت زکات" و "اعتقاد به معاد" که از آیات زیر به دست می‏آید:

"فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِینَ * مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ *وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ * وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ * وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ * حَتَّی أَتَانَا الْیَقِینُ * فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ؛ مدثر/ آیات 48 ـ 40. بهشتیان در بهشت از مجرمین سؤال می‏کنند که چه کردید که اینک گرفتار عذاب دوزخ شدید؟ دوزخیان پاسخ می‏دهند، ما از نمازگزاران نبودیم، و با پرداخت زکات دستگیری از مسکینان نکردیم، و همواره عمر خویش را با اهل باطل به بطالت گذراندیم، و روز جزا و قیامت را دروغ می‏پنداشتیم، تا این که ناگاه مرگ گریبان ما را گرفت و برایمان یقین حاصل شد. [اما اینان باید بدانند که]، با این وضع، شفاعت شافعان در روز رستاخیز هرگز شامل حال آنها نمی‏شود.

به طور کلی باید سنخیّتی بین شفاعت‏کنندگان و شفاعت شوندگان وجود داشته باشد تا شفاعت مؤثر باشد، اما اگر زنگارهای سیاهی و پلیدی و گناه آنقدر زیاد باشد که به طور کلی سنخیّت بین دو گروه از بین رفته باشد، شفاعت هیچ اثری نخواهد داشت،

13ـ آثار تربیتی شفاعت از دیدگاه شیعه

شفاعت نه تنها باعث تشویق به گناه نمی­شود بلکه دارای آثار تربیتی مهمی است که از کناه جلوگیری می­کند. این آثار عبارتند از:

 1) ایجاد امید و مبارزه با روح یأس: وقتی انسان درک کند که گناه باعث طرد کلی از درگاه خداوند نمی­شود و می­تواند با توسل به شفیعان، گذشته خود را جبران کند از ناامیدی رهایی یافته برای سازندگی خود تلاش می­کند.2) ایجاد رابطه­ای معنوی با اولیاءالله: وقتی انسان دریابد اولیایی وجود دارند که به واسطه تقرب خود به خداوند می­توانند از انسان شفاعت کنند، سعی می­کند که آنان را بشاسد و رابطه معنوی با آنان ایجاد کند و از فرموده­ها و دستورات آنان اطاعت کند.

14ـ شفاعت در علم کلام

از اصطلاحات کلامی و و مسایل حاد و متنازع فیه است که میان ارباب کلام و فرق کلامی مورد بحث و جدال است.خوارج اصولاً هیچ نوع وساطتی را قبول ندارند و گویند گنهکاران علی الاطلاق به دوزخ روند و هیچ کس هم نمی­تواند آنها را نجات دهد. می­گویند در قرآن آمده است که در روز قیامت نه دوستی به کار آید و نه وساطت پذیرفته شود.

اهل سنت و اشعریان و کرامیه گویند: بزرگان دین واسطه شوند و خداون گنهکاران را می­بخشد و در قرآن هم آمده است که شفاعت به اذن خداوند است. معتزلیان نیز تصدیق داشتند که شفاعت فقط برای کسانی رواست که شایسته پاداش در آخرت باشند تا این شفاعت حظ آنان را در آخرت افزون کند . از نظر اشعریان هدف اصلی شفاعت برداشتن عذاب بود. برخی شاعره معتقد بودند که پیامبر ممکن است برای بخشایش عذاب گنهکاران یا برای افزایش بهره کسانی که سزاوار پاداشند شفاعت کند.

در شفاعت پیامبر (ص)، مرجئه و گروهی از اصحاب حدیث با امامیه موافقت دارند . معتزله بر ضد ایشان اجماع کرده اند، به اعتقاد ایشان شفاعت رسول الله (ص) مخصوص مطیعان است نه عاصیان و آن حضرت از هیچ آفریده­ای که مستحق عذاب باشد شفاعت نمیکند.

همه مسلمانان بر این اصل که پیامبر(ص) دارای مقام شفاعت است اتفاق نظر دارند و در ثبوت آن برای آن حضرت هیچگونه اختلافی نیست و شیعه امامان(ع) را نیز در روز رستاخیز شفیع خود می­دانند. آنچه اختلاف است اینکه چه کسانی استحقاق شفاعت دارند و برای چه چیزهایی شفاعت می­شوند



لیست کل یادداشت های این وبلاگ