سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ یهودیى او را گفت پیامبر خود را به خاک نسپرده درباره‏اش خلاف ورزیدید . امام فرمود : ] ما در باره آنچه از او رسیده خلاف ورزیدیم نه درباره او ، لیکن شما پایتان را از ترى دریا خشک نگردیده پیامبر خود را گفتید « براى ما خدایى بساز چنانکه ایشان را خدایان است ، و او گفت شما مردمى نادانید » . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 89 مهر 15 , ساعت 6:16 صبح

امام علی خطاب به فرزندش می نویسد: این پندنامه پدری است به مرگ نزدیک و به پیروزی زمانه معترف ، به فرزندی آرزومند که به آرزوها دست نخواهد یافت. داستان گذشتگان بر او فروخوان و سرگذشت پیشینیانش یادآور و بر دیار و آثارشان بگذر،پس ‍ بنگر که چه کردند و از کجا بر شدند و به کجا فرود آمدند و در کجا جای گزیدند. آن گاه بینی که از دوستان جدا ماندند و به دیار تنهائی فرود آمدند
آنسان که تو نیز پس از اندک زمان یکی از آنان خواهی بود. پس سرای بپیرای و آخرت به دنیا مفروش و آنچه ندانی مگوی و از آنچه به آن وظیفه نداری سخن مران و راهی که از کجی آن بیمناکی ، مپوی. مثل آنان که به دنیا فریفته شدند، بر مثال گروهی است در منزلی پر نعمت نشسته ، که نخواهند به وادی بی برکت و قحطی زده مقام گیرند. پس چیزی را ناخوشتر و دشوارتر از آن نمی دانند که رامشسرای خویش رها کنند و ناگهان به آن پایگاه تهی از نعمت فرود آیند. ای فرزند دلبند! بدان که ترا بهر آن جهان آفریده اند نه این جهان ، و برای گذشتن آورده اند نه نشستن ، و برای مرگ و نه جاوید زیستن
تو در سرایی هستی که خانه کوچ است و توشه اندوزی و جای ناکامی و گذرگاه آن جهنمی. همانا که مرگ در پی تست و تو طعمه مرگی ، و هیچ گریزنده از آن به سلامت نرست و و از دست هیچ جوینده به در نرفت و جوینده ناچار به آن رسید. پس برحذر باش که مرگ ، آن گاه که سرگرم گناهی و به خود می گویی توبه خواهم کرد، به سراغت آید، و میان تو با توبه جدایی افکند که خویشتن به دست خود تباه ساخته باشی.
ای پسر گرامی ! بدان آن کس که بر راهوار شب و روز سوار است ، رهنورد است ، اگر چه بر جای ایستاده ، و در راه است ، اگر چه به فراغ رهنورد است ، اگر چه بر جای ایستاده ، و در راه است ، اگر چه به فراغ آرمیده. بی گمان هرگز به آرزو نرسی و از مرگ نرهی ، اگر که پوینده راه پیشینیان باشی ، پس ‍ در طلب دنیا مدارا کن و در کسب روزی ، پاکیزه باش و آن بر خود آسان گیر بساط طلب که به تنگدستی پیوست. نه چنین است که هر سختکوش ، روزی فراوان یابد و هر که راه اعتدال پوید، از آن محروم ماند. خود را به هیچ فرومایگی میالای - اگر چه ترا به دلخواه رساند، که آنچه از جان کاستی ، آن را بدل نخواهی یافت. بنده کس مباش که خدای آزادت آفرید. آن خیر که به شر انجامد، خیر نیست ، و آن گشایش که به فروبستگی کشد، گشایش نیست.
بهوش باش که توسن از هر سویت نکشاند و شتابان به آبشخور هلاکت فرود نیارد. آنچه به سبب خاموشی از دست دهی ، تدارک آن آسانتر، تا آنچه به سبب سخن گفتن. نگاهداری آنچه در ظرف است ، به استواری بند انست نزد من نگاهداشتن چیزی که در دست داری ، بهتر تا طلب چیزی که در دست دیگران است. شرنگ نومیدی ، گواراتر، تا خواهش از مردمان. روزی تنگ با پرهیزگاری ، بهتر که بی نیازی با زشتکاری. هر کس راز خویش بهتر از دگری نگاه می دارد. بسا آدمیان که در زیان خویش
کوشند.
هر که فکرت کند، بینا گردد. به نیکوکاران پیوند تا از آنان باشی ، و از تبهکاران بگسل تا از آنان نباشی. لقمه حرام بد است. ستم بر ناتوان ، زشترین ستم است. آنجا که نرمی به درشتی گرایاند، درشتی نرمی است. بسا که دارو درد است و درد دارو. بسا کسی که او را بدخواه خود پنداری و به صلاح تو سخن گوید و آن را که عافیت اندیش ‍ خویش شماری ، در پندگویی تو خیانت ورزد
زنهار بر آرزو تکیه مکن که آرزو، سرمایه گولان است. خرد، سود جویی از آزمایشهاست. بهترین تجربه آنست که پندگوی تو باشد، ترا از بدیهای باز دارد و به نیکی ها ،کشاند . فرصت غنیمت شمار، زان پیش که از دست دادن آن مایه اندوه تو گردد. هر جوینده به مقصود نرسید و هر مسافر باز نیامد. هدر دادن مال در هوسها، و توشه نیدوختن از آن برای رستاخیز، تبهکاری است.
هر کار را پایانی است ، عاقبت اندیش باش. سوداگر بازیچه خطر است بسا مال اندک ، از بسیار آن بارورتر. یار فرومایه و دوست بخیل را خیر نیست. تا توسن زمانه رام است ، کام از روزگار آسان برگیر. به امید بیشی ، خویشتن در خطر میفکن. زنهار که مرکب ستیز با تو توسنی نکند
هنگامی که برادرت از تو پیوند برید، پیوستن او را بر خود هموار ساز، و چون دوری جست ، با او مهربان باش و به او نزدیک شو، چون بخل ورزید به او بخشش کن ، چون از تو گوشه گرفت. به او روی آور، در درشتی او نرم باش و چون گناه کرد، عذرش بپذیر، چنان که گویی تو بنده اویی و او خداوندگار نعمت تست،اما زنهار که این دستورها بی جا به کار نبندی و با مردم نااهل به جای نیاری..
بدان کای فرزند که ، روزی بر دو گونه است: روزیی که تو در پی آنی و روزیی که آن در پی تست ، پس اگر تو به سوی آن نروی ، آن به سوی تو خواهد آمد
چه زشت است تن به ذلت دادن به هنگام نیاز، و درشتی در بی نیازی. ترا از دنیا آن سودمند است که بدان اقامتگاه خویش بیارایی. رشته پیوند بین تو با خدای ، استوارترین رشته پیوند است که می توانی به دست آورد. آن که پروای تو ندارد دشمن تست. آنجا که از مایه هلاک است ، نومیدی گنج مقصود است. هر رخنه را نباید آشکار ساخت. هر فرصت به دست نیاید. بسا که بینای کار در قصد خود خطا کرد و بی وقوف به مقصود رسید.
در کار ناروا، درنگ بهتر، چه ، هر دم که بخواهی ، در آن شتاب توانی کرد. بریدن از نادان ، برابر است با پیوستن به خردمند. هر که زمانه را امین دانست ، زمانه به او خیانت ورزید و هر که آن را بزرگ داشت ، به او خوار گشت. نه هر که تیر انداخت ، نشانه زد.

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ