پيام
+
صداي پاي بهاري دوباره، صداي پاي بهاري هميشه مي آيد.
مدتي است پلکم مي پرد؛ شايد خبر از ميهماني عزيز است.
مدتي است دلم براي آمدنش شور مي زند.مي آيد ؛ وقتي که خسته ايم، وقتي که داريم کهنه مي شويم و سنگين و سخت و سربي.مي آيد؛ با يک بغل گل محمدي راز و نياز مي آيد؛ وقتي از گذر ايام به غفلت مي رسيم، وقتي از عبور روزهاي تکراري جاده دلمان برف گير مي شود و پاهاي مسافر ايمانمان يخ مي زند.

وبلاگ کوچ نهارجان بي
92/1/24
باد صبا
مي آيد براي تازه شدن ما.
مي گويم مثل بهار؛ چون بهار، بهانه اي براي تازه شدن است. مي گويم بهار؛ چون بهار باده نوشان، مستي و فرزانگي است.
مي گويم بهار؛ زيرا فصل شکفتن انسان است، چون گل هايي که در دامن کوه هاي سرسبز به بهانه عبور جويباري عاشق، مي رويند.
وبلاگ کوچ نهارجان بي
فلک داني چه ظلمي از تو برزهراي اطهر شد چه بيدادي زتو بر فاطمه بعد از پيمبر شد
مگر آن گفته هاي شاه خاتم رفته از گوشت که بعد ازرحلت او فاطمه از غم مکدر شد
بگفت احمد مکرر فاطمه بضعه مني چرانسبت به او پس ظلمها زامت مکررشد
همان زهرا که احمد زاحترامش گفت با امت دريده نامه ي ارثش زخصم شوم کافر شد
نخشکيده هنوز از آب غسل شاه خاتم کفن