شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ خواب ديدم در خواب با خدا گفتگويي داشتم خدا گفت : پس مي خواهي با من گفتگو کني ؟ گفتم اگر وقت داشته باشيد . خدا لبخند زد وقت من ابدي است. چه سؤالاتي در ذهن داري که مي خواهي بپرسي؟ چه چيز بيش از همه شما را در مورد انسان متعجب مي کند؟ خدا پاسخ داد ...اين که آنها از بودن در دوران کودکي ملول مي شوند.
باد صبا
عجله دارند که زودتر بزرگ شوندو بعد حسرت دوران کودکي را مي خورند.. اين که سلامتي شان را صرف به دست آوردن پول مي کنند.و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتي مي کنند.اين که با نگراني نسبت به آينده فکر مي کنند. زمان حال فراموششان مي شود.آنچنان که ديگر نه در آينده زندگي مي کنند و نه در حال.اين که چنان زندگي مي کنند که گويي هرگز نخواهند مرد .و آن چنان مي ميرند که گويي هرگز نبوده اند
باد صبا
.خداوند دست هاي مرا در دست گرفت و مدتي هر دو ساکت مانديم . بعد پرسيدم...به عنوان خالق انسان ها ، مي خواهيد آن ها چه درسي هايي از زندگي را ياد بگيرند؟ خدا دوباره با لبخند پاسخ داد : ياد بگيرند که نمي توان ديگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد . اما مي توان محبوب ديگران شد. ياد بگيرند که خوب نيست خود را با ديگران مقايسه کنند . ياد بگيرند که ثروتمند کسي نيست که دارايي بيشتري دارد .
باد صبا
بلکه کسي است که نياز کمتري دارد. ياد بگيرند که ظرف چند ثانيه مي توانيم زخمي عميق در دل کساني که دوستشان داريم ايجاد کنيم . و سالها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التيام يابد. با بخشيدن بخشش ياد بگيرند. ياد بگيرند کساني هستند که آنها را عميقا دوست دارند .
باد صبا
اما بلد نيستند احساسشان را ابراز کنند يا نشان دهند. ياد بگيرند که مي شود دو نفر به يک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببينند . ياد بگيرند که هميشه کافي نيست ديگران آنها را ببخشند . بلکه خودشان هم بايد خود را ببخشند.و ياد بگيرند که من اينجا هستم . هميشه .
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top