پيام
+
بوي رمضان مي آيد و من، بي قرار مولايم؛ بي قرار وصيت شهيد رمضان. بوي رمضان، ياد يتيمان را در دل، تازه مي کند؛ چنان که داغ علي را در دل يتيمان زنده مي کرد. بوي رمضان مي آيد و صدايي مدام در گوشم مي خواند؛ اللّه اللّه از قرآن! اللّه اللّه از يتيمان؛ بايد از خواستن نفسم بگذرم.

توحيدي
89/5/16
باد صبا
رمضان، بوي ياد يتيمان و فقيران و در راه ماندگان مي دهد، بوي نمازي از سر نياز و سرود عاشقانه سحر، بوي ناز معبود و نياز عابد، بوي شکستن غرور يازده ماه خودبيني.
رمضان مي آيد؛ با کوله باري از تجرد نور مي خواهد بياموزد که يکي هست و هيچ نيست جز او. مي خواهد بگويد اگر سر کلاس خودسازي بنشيني، درمي يابي که عددي جز يک نيست؛ زيرا مصداقي جز يکي نيست.
باد صبا
رمضان آمده تا بگويد گر تو اين انبان زِ نان خالي کني، گنج معرفت مي شود. آمده تا بگويد دهان از طعام بربند تا خورنده ميوه درخت عشق شوي که منادي، ديروقتي است تو را به سوي خدا مي خواند و تو در بند طعام و لباسي.
رمضان آمد تا شلاق به تن غفلت بزند و دست نوازش بر سر فطرت کشد؛ شايد غبار از جان برافتد.
رمضان آمده است؛ مثل بهار چمن زارهاي احساس.
خوش آمد!
باد صبا
سلام عليكم حاج آقاي ناظمي شرمنده مي فرماييد ما در محضر شما درس پس مي دهيم. در اين لحظات باقي مانده از شعبان برايتان آرزوي توفيق و سلامتي دارم موفق باشيد