سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدترین برادران کسى است که براى او به رنج افتى . [ چه رنج افتادن مستلزم مشقّت است . و این شرّ را برادرى که براى او به رنج افتاده‏اند سبب شده . پس او بدترین برادران است . ] [نهج البلاغه]
 
جمعه 90 بهمن 28 , ساعت 3:53 عصر

انتخابات مجلس نهم در وضعیتی برگزار خواهد شد که بعد از فتنه 88، بخشی از افراد و جریان­های سیاسی که پیش از آن در درون نظام اسلامی تعریف می‌شدند، به‌دلیل خیانت به ملت و بازی در زمین دشمن و راه­اندازی فتنه 88، از سوی ملت از دایره نیروهای نظام اسلامی طرد شده و به اردوگاه ضدانقلاب و اپوزیسیون خارج‌نشین پیوسته‌اند.

اختصاصی بصیرت:با فرارسیدن ایام انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفندماه 1390، فضای سیاسی کشور بار دیگر متأثر از انتخابات شده است. هر یک از جریان­ها و گروه­های سیاسی با برنامه­های مختلف وارد میدان انتخابات شده­اند. دشمنان انقلاب اسلامی و ضدانقلاب نیز در این میان بیکار ننشسته و وارد عرصه شده‌اند تا اهداف خود را تأمین کنند. این انتخابات در وضعیتی برگزار خواهد شد که بعد از فتنه 88، بخشی از افراد و جریان­های سیاسی که پیش از آن در درون نظام اسلامی تعریف می‌شدند، به‌دلیل خیانت به ملت و بازی در زمین دشمن و راه­اندازی فتنه 88، از سوی ملت از دایره نیروهای نظام اسلامی طرد شده و به اردوگاه ضدانقلاب و اپوزیسیون خارج‌نشین پیوسته‌اند.

 

 این جریان شکست خورده از ملت، امروز در اردوگاهی که به جای توده‌های ملت، مستظهر به حمایت بیگانگان و استکبار جهانی است، با تمام توان وارد میدان انتخابات شده است تا با تداوم خیانت خود، مانع از شکل‌گیری حماسه‌‌ای بزرگ در انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی شود. بازیگران و اصحاب اردوگاه فتنه اگرچه در هدف ضربه زدن به نظام اسلامی مشترکند؛ اما در شیوه مقابله و چگونگی مواجهه با جمهوری اسلامی تفرق و اختلاف دارند. یا از منظری دیگر می‌توان گفت که ترجیح می‌دهند با سناریوهای مختلف به مقابله با نظام اسلامی بپردازند.

 

الف- سناریوهای اپوزیسیون در انتخابات آتی

 

1- سناریوی مشارکت با مهره سفید؛ اولین سناریو، از سوی بخشی از اردوگاه فتنه که هنوز خود را در درون نظام اسلامی تعریف می‌کند، طرح‌ریزی شده است. این جریان معتقد است کناره‌گیری و تحریم انتخابات نه‌تنها فایده‌ای برای اردوگاه فتنه ندارد، بلکه فرصت‌های پیش رو را نیز از اختیار اردوگاه فتنه سلب خواهد کرد.  این تفکر در عمل، هرگونه کناره‌گیری و تحریم را به ضرر اردوگاه اپوزیسیون دانسته و نتیجه آن را میدان‌داری نظام و جریان‌های وفادار به انقلاب اسلامی می‌داند که نتیجه آن، به فراموشی رفتن جریان اپوزیسیون و ایده‌ها و آرمان‌ها و گفتمان آن‌هاست.

 

طبق نظر این بخش از اردوگاه فتنه‌گران، نظام اسلامی آن قدر توانمند است که در نبود و غیبت اصلاح‌طلبان نیز می‌تواند فضا را برای مشارکت حداکثری ملت محقق سازد و بازی تحریم‌‌کنندگان را ناکام گذارد. همان‌طور که در طول سه دهه اخیر نیز چنین بوده و خط تحریم اپوزیسیون نه‌تنها تأثیری بر میزان مشارکت ملت نداشته؛ بلکه برعکس، موجب جریحه‌دار شدن وجدان عمومی و ترغیب بیشتر برای آمدن به پای صندوق‌های رأی شده است. ضمن آنکه این وضعیت در انتخابات مجلس و شوراها، سخت‌تر نیز می‌شود و میزان تأثیرگذاری خط تحریم به کمترین حالت می‌رسد؛ چرا که اولاً دغدغه‌های محلی، فضا را برای مشارکت بالای مردم فراهم می‌آورد، ثانیاً با ورود نامزدهای مستقل، فضای انتخابات به‌طور طبیعی رقابتی خواهد شد.

 

لذا با توجه به این ملاحظات، بهتر است فرصت را از دست نداد و با مشارکت در انتخابات به موارد سه گانه زیر دست یافت:

 

1-کسب تعدادی از کرسی‌های مجلس، هرچند قلیل و کم‌اثر؛

 

2- بسط و ترویج گفتمان اردوگاه فتنه در سطح جامعه؛

 

3- حاشیه‌سازی و ایجاد التهاب و ناامنی در انتخابات.

 

البته این حضور به طور آشکار و با چهره‌های شناخته شده نیست؛ چرا که با سیاست اتخاذی نظام، حتماً رد صلاحیت می‌شدند؛ از این‌رو ترجیح دادند برای موفقیت، مهره‌های اصلی بازی انتخابات، کسانی باشند که سابقه مشخصی ندارند و به تعبیری دیگر، از چهره‌های مارک‌دار نیستند. چهره‌های ناشناخته که در زمان مناسب، مواضع و گرایش‌های سیاسی خود را نشان خواهند داد، بهترین گزینه برای طراحی این بازی خواهند بود. اردوگاه ضدانقلاب عملاً به‌طور کامل این سیاست را اتخاذ نکرد و چهره‌های شناخته شده، مشی دیگری را که «سیاست تحریم» باشد، برگزیدند و تنها مهره‌های سفید وارد میدان رقابت انتخاباتی شدند.

 

2-سیاست تحریم منفعل (سیاست عدم شرکت(؛

 

«خط تحریم»، الگوی رفتاری جبهه براندازی است که امروز اولویت مهم جریان فتنه قرار گرفته است. ادعای اینکه«امروز گرم کردن تنور این انتخابات به هر شکل و بأی نحوٍ کان، کمک به استبداد و در تقابل با آرمان محوری استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نیز در تقابل با تحقق دموکراسی و تضمین حقوق بشر در کشور عزیزمان ایران است»، اوج رذالت و انحطاط ورشکستگان سیاسی جدیدی است که امروز به طور رسمی به اردوگاه ضدانقلاب پیوسته‌اند. تحریم‌کنندگان که هدفی جز ضربه زدن به نظام اسلامی ندارند، از اتخاذ خط تحریم حداقل به دنبال آنند که:

 

1-وزن سیاسی خود را عیان سازند و نشان دهند که از بدنه اجتماعی قابل توجهی برخوردارند و نظام نمی‌تواند آن‌ها را حذف کند؛ از این رو باید تسلیم خواسته‌های زیاده‌طلبانه این افراد شد.[1]

 

2- ادعای دروغین خود در انتخابات 22 خرداد 88 مبنی بر تقلب در انتخابات را به اثبات رسانند.

 

3- با کساد کردن بازار انتخابات، از مشروعیت نظام کاسته شود و آن را بدون پشتوانه نشان ‌دهند. آنگاه بیش از پیش، نظام را تحت فشار قرار دهند و اهداف براندازانه خود را دنبال کنند.[2]

 

4- با تضعیف پشتوانه جمهوری اسلامی، زمینه را برای افزایش تهدیدات بیگانگان علیه ما فراهم آورند. به عبارتی با خیانت به ملت، دشمنان را در تهاجم علیه ایران تحریک کنند و یاری رسانند.

 

تحریم‌کنندگان منفعل، معتقدند این سیاست با سکوت و عدم ایجاد مناقشه در انتخابات مؤثرتر خواهد بود و برای این نظر به دلایل زیر اشاره دارند: «دلیل نخست آنان، شکاف واقعی و دعوای جدی باندهای اصلی رقیب در حاکمیت سیاسی است. از این منظر، حضور سبزها (جریان سوم) می‌تواند موجب ترمیم این شکاف و وحدت اقتدارگرایان و سمت‌گیری واحد آنان علیه شهروندان منتقد و معترض و البته منتهی به سرکوبی شدید و دوباره شود. دلیل دوم آن‌ها، «هزینه ـ فایده» اقدام اعتراضی است. از این زاویه، جامعه مدنی ایران باید سرکوب خشن و سنگین دیگری را متحمل شود که دست‌کم در وضعیت کنونی با «فایده»اش نمی‌خواند؛ چرا که نه‌تنها امکان تغییر معنادار شرایط را ندارد که حتی امکان انعکاس گسترده‌ رسانه‌ای آن به‌دلیل خفقان حاکم، موجود نیست.»[3]

 

این سیاست از سوی جریان‌های فتنه‌گر داخلی نام «عدم مشارکت» گرفته است نه «تحریم»! چهره‌های ارشد فتنه‌گران در داخل، ایده عدم شرکت در انتخابات را دنبال می‌کنند ولی خود را هوادار تحریم نمی‌دانند چرا که در نگاه ایشان، انتخابات مجلس در واقع بیشتر یک انتخابات محلی است و متغیرهای بومی در آن تأثیر فراوان دارد، بسیاری از شهروندان در شهرهای کوچک و روستاها به آن می‌پیوندند و شرکت در آن را حائز اهمیت سیاسی تلقی نمی‌کنند. برهمین اساس، به نظر می‌رسد که چهره‌های داخلی بیشتر متوجه خطر‌ها و هزینه‌های احتمالی «تحریم انتخابات» هستند و ترجیح می‌دهند که دست‌کم در بازه زمانی فعلی صرفاً بر «عدم شرکت در انتخابات» تأکید کنند و سخنی از «تحریم» به میان نیاورند.[4]

 

این سیاست، با مخالفت بخش دیگری از اپوزیسیون مواجه شده که از «سیاست تحریم فعال» سخن ‌می‌گویند.

 

3- سیاست تحریم فعال؛ نوع دیگری نیز از سیاست تحریم را می‌توان در نظر گرفت که از آن با عنوان «سیاست تحریم فعال» یاد می‌شود. در این الگو، تحریم‌کننده به صرف معرفی نکردن نامزد و عدم حضور در پای صندوق‌های رأی بسنده نکرده، بلکه با اتخاذ اقداماتی تکمیلی وارد میدان مبارزه عملی - تبلیغی علیه نظام سیاسی می‌شود و تاکتیک‌های نافرمانی مدنی را برای افزایش فشار به نظام اسلامی و کاستن هرچه بیشتر از آرای ملت در دستورکار قرار می‌دهد.

محمد ملکی، ضدانقلاب فراری و از جمله حامیان سیاست تحریم فعال در انتخابات آتی، در باب تفاوت سیاست تحریم فعال و غیرفعال می‌گوید: «تفاوت «تحریم فعال» و «غیرفعال» در این است که در تحریم فعال، تحریم‌کنندگان وارد صحنه می‌شوند و از هزینه‌های آن ترسی به دل راه نمی‌دهند، ولی در تحریم غیرفعال، تحریم‌کنندگان فقط سر صندوق‌ها حاضر نمی‌شوند و رأی نمی‌دهند. راهکارهای عملیاتی برای تحریم فعال بسیار است که همراه با توزیع پوستر، نامه و انواع شیوه‌های تبلیغاتی شروع می‌شود و به‌موازات آن، تجمعات مردمی در پارک‌ها و میادین شهرها با هدف روشنگری مردم تشکیل می‌گردد. البته راه‌های فراوان دیگری وجود دارد که می‌تواند به وسیله همراهان و همفکران ارائه گردد.»[5]سیاست تحریم فعال را می‌توان ادامه حرکت در سناریوی کودتای مخملی و نافرمانی مدنی دانست که بخش‌هایی از آن در انتخابات سال 88 نیز ظهور و بروز کرد. در این انتخابات نیز ضدانقلاب بر آن است تا با همه توان از فضای باز انتخابات استفاده کنند و با اقدامات برنامه‌ریزی شده، نظام را در آستانه انتخابات تحت فشار قرار دهد. طرفداران این سیاست در تلاشند تا با نقد طرفداران ایده عدم مشارکت و تحریم انفعالی، آنان را متقاعد کنند تا با تغییر رویه، سیاست انفعالی را رها سازند و با خروج از سکوت و انزوا، به صف اغتشاش‌کنندگان بپیوندند؛ برای نمونه، نویسنده سایت جرس می‌نویسد: «تحریم، واژه بی‌خاصیتی است بر وزنِ تسلیم. ما می‌خواهیم در حاشیه این حادثه سیاسی- اجتماعی، حی و حاضر باشیم تا از این «فرصتِ ناب» استفاده کنیم. سیاست‌ورزی در ایران عرصه همین فرصت‌هاست.»[6]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ