سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما تکیه گاه میان راهیم . آن که از پس آمد به ما رسد ، و آن که پیش تاخته به ما بازگردد . [نهج البلاغه]
 
شنبه 90 خرداد 28 , ساعت 2:14 عصر

سیمای زینب کبری در آئینه کلام و رفتار معصومین (ع)

بهترین راهها برای شناخت سیمای تابناک حضرت زینب دو راه است: الف- شناخت او، از راه توجه به تاریخ زندگانی او و درک احکام او و بررسی رفتار او. ب- شناخت او در آئینه کلام معصومین(ع) دربارة او و برخورد آنان با او. از آغاز مقاله بانگاهی اجمالی به زندگانی و کلام و رفتار زینب کبری، گامی در راه شناخت این نمونة عمل و الگوی بزرگ و اسوه حسنه برداشتیم و اکنون در پرتو کلام و رفتار پیامبر و امامان (ع) پیرامون زینب0س) در راه شناخت بیشتر آن حضرت گام برمی‌داریم. پیامبر اسلام(ص) و زینب(س) زمانیکه زینب به دنیا آمد پیامبر اسلام در سفر بودند، حضرت فاطمه(س) از همسر خود علی‌بن ابی‌طالب(ع) درخواست کرد نامی برای نوزاد انتخاب نماید. آن حضرت صبر کرد تا رسول خدا(ص) از مسافرت بازگشتند، تقاضا نمود که نام فرزند را برگزینند، و پیامبر اسلام(ص) هم با بهره‌گیری از وحی الهی، نام زینب را برای نوزاد تعیین کردند.

 

گریة پیامبر(ص)

هنگامی که علی(ع) توسط حسین(ع) از ولادت فرزند خود زینب اطلاع یافت گریست و حسین(ع) نیز بر اثر گریة پدر گریست. و از پدر پرسید: چرا گریه کردی؟ امام پاسخ او را به آینده واگذاشت، زمانی که زینب به حضور رسول خدا(ع) آوردند ایشان نیز گریست، قنداقة زینب را به دست گرفت و صورت او را بوسید و گریه کرد. جبرئیل نیز که برای کمک به امر نامگذاری آمده بود گریست و گفت: این نوزاد در زندگی، مصائب فراوان خواهد دید. او در مصیبت از دست دادن پیامبر، مصیبت مادر، مصیبت پدر، مصیبت برادرش حسن، عزادار و سوگوار خواهد بود؛ و از همه بزرگتر، مصیبت برادرش حسین(ع) در کربلا است. علامه سیدمحسن امین در اعیان الشیعه دربارة زینب می‌نویسد: «سمیت ام المصائب و حق لها ان تسمی بذلک» زینب‌ ام المصائب (مادر مصیبت‌ها) نامیده شده و حق و شایسته است برای او که به آن نامیده شود. علامه سپس برخی از مصائب بزرگی که بر زینب وارد شده را می‌آورد.

 ثواب گریه بر مصائب زینب(س)

هنگامی که جبرئیل از مصائب و سختی‌ها و غم و اندوه‌ها و مشکلاتی که بر زینب وارد خواهد شد خبر داد فبکی النبی(ع) و قالک من بکی علی مصائب هذه البنت کان کمن بکی علی اخویها الحسن والحسین». پیامبر گریست و فرمود: هرکس بر مصیبت و اندوه این دختر گریه کند، ثواب و پاداش او نزد خدای متعال، مانند کسی است که بر دو برادرش حسن و حسین گریه کند. روشن است که گریه بر مصائب اهل بیت و گریستن بر زینب(س) نشانة همدردی و همراهی با آنان و اعلام وفاداری نسبت به آرمان آنان، و آئینة بیانگر تولی و تبری و مرتبه‌ای از مراتب محبت اهل بیت و تنفر از دشمنان آنان و اظهار آمادگی برای پیروی از آنان و الگو و سرمشق قراردادن آنان است.

 احترام امامان بر زینب(س)

 یحیی مازنی می‌گوید: من مدت و زمان بسیاری در مدینه در جوار و همسایگی علی‌بن ابی‌ طالب (ع) و نزدیک خانه‌ای که زینب در آن زندگی می‌کرد بودم. به خدا سوگند هرگز بدن و روی زینب را ندیدم و صدایش را نشنیدم. هرگاه می‌خواست به زیارت قبر جدش رسول خدا (ص) برود، شب می رفت و امام حسن(ع) جانب راست و اما حسین(ع) جانب چپ و امیرالمؤمنین (ع) در جلوی او حرکت می‌کرد؛ و هنگامی که به قبر شریف می‌رسیدند امیرالمؤمنین(ع) از زینب(س) پیشی می‌گرفت و چراغ را خاموش می‌کرد و یکبار امام حسن(ع) سبب آن را پرسید، امام علی(ع) فرمود: «اخشی ان ینظر احد الی شخص اختک زینب». می‌ترسم کسی به شخص خواهرت زینب نگاه کند. هنگامی که امام حسن(ع) شنید خواهرش زینب(س) می‌آید، درحالی که سخت بیمار بود و پاره‌های جگر آن حضرت داخل تشت می‌ریخت، فرمان داد که تشت را بردارند، زیرا نمی‌خواست خواهرش با دیدن آن ناراحت و افسرده گردد. برخی نوشته‌اند: «ان الحسین(ع) کان اذا زارته زینب، یقوم اجلالاً لها و کان یجلسها فی مکانه» هرگاه زینب(س) امام حسین(ع) را زیارت و دیدار می‌نمود آن حضرت برای تعظیم و بزرگداشت خواهرش بپا می‌ایستاد و او را در جای خود می‌نشاند. علامه سیدجعفر آل بحرالعلوم طباطبائی در کاب «تحفه العالم» دربارة زینب(س) چنین اظهار می‌دارد: و یکفی فی جلاله قدرها و نباله شأنها ماورد فی بعضی الاخبار من انها دخلت علی‌الحسین(ع) و کان یقرأ القرآن فوضع القرآن علی‌الارض و قام لها اجلالاً. در جلالت قدر و بزرگی و برتری مقام و شأن او، کافی و بس است، آنچه در برخی اخبار رسیده که زینب بر حسین(ع) وارد شده و امام قرآن می‌خواند، پس حضرت (چون دید زینب آمد) قرآن را بر زمین نهاد و برای اجلال و بزرگداشت او بپا ایستاد.

تفسیر قرآن توسط زینب کبری(س)

 سیدنورالدین جزائری در کاب «خصائص زینبیه» آورده است که: هنگامی که علی‌بن ابی‌طالب(ع) در کوفه بوده‌اند حضرت زینب(س) در منزل خویش، جلسة تفسیر قرآن برای زنان داشته است. روزی کهیعص را تفسیر می‌نموده که امیرالمؤمنین(ع) به خانة ایشان آمده و فرمود: فرزندم کهیعص را برای زنان تفسیر می‌کنی؟ زینب (س) عرض می‌کند آری. امام علی(ع) می‌فرماید: این رمز ونشانه‌ای است برای مصیبت و اندوهی که بر شما عترت و فرزندان رسول خدا(ص) روی خواهد آورد: سپس آن مصائب و اندوه‌ها را بیان نموده «فبکت بکاءً عالیاً» زینب با صدای بلند گریست.

زینب (س) محدثه و معصومه است

 پس از سخرانی زینب کبری در میان مردم کوفه که همه را تحت تأثیر قرار داد و آثار فراوانی داشت، امام زین‌العابدین(ع) به ایشان فرمود:«یا عمه اسکتی ففی‌الباقی من الماضی اعتبار و انت بحمدالله عالمه غیرمعلمه، فهمه غیر مفهمه». ای خواهر پدرم (عمه) آرام باش! در باقی از گذشته مایه اعتبار است. تو الحمدالله، دانا و آگاه هستی که کسی به تو نیاموخته و درک کننده و فهمیده‌ای هستی که کسی به تو نفهمانده است. این جملة امام معصوم می‌رساند که حضرت زینب «محدثه» بوده و از جانب خدای متعال به او الهام می‌شده و از علم لدنی برخوردار بوده است. مرحوم علامه مامقانی در کتاب «تنقیح المقال» می‌نویسد: «زینب و ما زینب و ما ادریک ما زینب؟! هی عقیله بنی هاشم…» زینب و کیست زینب و چه می‌دانی زینب کیست؟ او عقیله و بانوی بزرگوار و گرامی فرزندان بنی‌هاشم است. او صفات حمیده و ویژگیهای پسندیده‌ای را دارا بود که پس از مادرش فاطمة زهرا(س) کسی دارا نبوده است. به گونه‌ای که شایسته است گفته شود: او صدیقه صغری است و او در حجاب و عفاف در سطحی قرار داشت که هیچکس از مردان در زمان پدر و برادرانش تا روز طف و کربلا، او را ندیده است. او در صبر و ثبات قدم و قدرت ایمان و تقوی یکتا و بی‌نظیر است. او در فصاحت و بلاغت گویا از زبان امیرالمؤمنین سخن می‌گفت«ولو قلنا بعصمتها لم یکن لاحد ان ینکر ان کان عارفا باحوالها بالطف و ما بعده، کیف…» اگر ما بگوئیم زینب (س) دارای مقام عصمت بوده و معصوم است کسی نمی‌تواند انکار کند اگر به احوال او در طف و بعد آن آشنا باشد. چگونه چنین نباشد؟ اگر این نبود، امام حسین(ع) مقدار و بخشی از بار سنگین امامت را روزگاری که امام سجاد(ع) بیمار بود به او واگذار نمی‌کرد و امام سجاد(ع) او را در بیان احکام و آنچه که از آثار و نشانه‌های ولایت و امامت است، جانشین خویش و نائب خاص قرار نمی‌داد. احمد ابوکف از جاحظ نقل می‌کند که: زینب(س) در صفا و لطف مانند مادرش زهرا(س) و در دانش همچون پدرش علی (ع) بود. شیخ جعفر نقدی پس از نقل نظر امام سجاد(ع) دربارة علم حضرت زینب(س) می‌نویسد: پرورش زینب(س) در دامان پیامبر(ص) و علی (ع) و زهرا(س) و همراهی با امام حسن (ع) و امام حسین(ع) و سرانجام امام سجاد(ع) او را در نقطه‌ای از دانش قرار داده بود که فراتر از علم ظاهری و دانش‌آموختنی بود.

زینب (س) از آینده خبر داشت

امام سجاد(ع) می‌فرماید: در عاشورا هنگامی که مصائب بزرگ روی داد و پدرم و همه کسانی که با او بودند از فرزندان و برادران و یاران شهید شدند و اهل بیت را بر جهاز شتران سوار کردند تا به کوفه ببرند و دیدم بدنهای پدرم و سایر شهیدان روی زمین است و کسی درصدد دفن آنان برنمی‌آید خیلی بر من گران آمد و سینة من تنگی گرفت و حالتی برای من پدید آمد که می‌خواست جان از بدنم پرواز کند. عمه‌ام زینب کبری(س) که من را در آن حال دید گفت: از آنچه می‌بینی نگران مباش و جزع مکن، به خدا سوگند این عهدی بود از رسول خدا(ص)، برای جد و پدر و عموی تو که رسول خدا(ص) مصائب هر یک را به ایشان خبر داده است. خداوند از گروهی که فرعونها آنان را نمی‌شناسند ولی در آسمانها شناخته شده‌اند پیمان گرفته که این اعضای جدا از هم و بدنهای در خون طپیده را دفن کنند و در کربلا بر قبر پدرت سیدالشهداء علامتی نصب کنند که اثر آن هرگز برطرف نشود و مردم از سراسر جهان برای زیارت قبر مطهرش به کربلا خواهند آمد و هرچه سلاطین کافر و یاران ستمگران در محو آثار آن کوشش کنند عظمت و رفعت آن افزایش خواهد یافت. حضرت زینب می‌گویند هنگامی که فرق پدرم شکافته شد و در آستانة شهادت قرار گرفت آنچه را از ام‌ایمن به نقل از رسول خدا (ص) دربارة حوادث آینده شنیده بودم به عرض ایشان رساندم و گفتم: دوست دارم آن حوادث را از زبان شما بشنوم و آن حضرت فرمود: «یا بنیه الحدیث کما حدثتک ام ایمن» ای دخترم حدیث همانگونه که ام ایمن برایت بیان کرده هست. دکتر عایشه بنت الشاطی اعتقاد دارد: زینب از حوادث ناگوار آینده خبر داشت. نقل شده که روزی زینب در حضور پدرش مشغول تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم بود و از پدر تفسیر برخی آیات را خواست و پدر پاسخ او را داد، زینب با هوش و فراست تابناک خویش دریافت که به روزهای آینده و مسؤولیت خطیری که در انتظار اوست اشاره دارد و ترس و وحشت! علی وقتی افزایش یافت که زینب با قیافه جدی گفت: ای پدر… آن را می‌دانم. مادرم از آن خبر دارم نموده است، تا مرا برای فردا آماده نماید.

تهجد ، شب‌زنده‌داری ، نماز شب زینب(س)

 حضرت زینب(س) در عبادت، شبیه مادرش حضرت فاطمه(س) بود، شبها با تلاوت قرآن و نماز شب سیر می‌کرد و نماز شب آن حضرت هیچگاه ترک نشد؛ حتی در شب یازدهم محرم نماز شب را خواند. امام سجاد(ع) فرموده:«رأیتها تلک اللیله تصلی من جلوس» دیدم زینب(س) آن شب (شب یازدهم محرم) نشسته نماز می‌خواند. و نیز می‌فرماید: «ان عمتی زینب مع تلک المصائب و المحن النازله بها فی طریقنا الی الشام ما ترکت نوافلها اللیلیه». عمه‌ام زینب با آن آزارها و اندوهها که به او رسید، در راه ما به سوی شام نافله‌های شب را ترک نکرد. و نیز می‌فرماید: «ان عمتی زینب (س) کانت تؤدی صلواتها من قیام الفرائض و النوافل عند سیرالقوم بنا من الکوفه الی‌الشام و فی بعض المنازل کانت تصلی من جلوس فسألتها عن سبب ذلک، فقالت: اصلی من جلوس لشده الجوع والضعف منذ ثلاث لیال، لانها کانت تقسم ما یصیبها من الطعام علی الاطفال لان القوم کانوا یدفعون لکل واحد منا رغیفا واحدا من الخبز فی‌الیوم واللیله». عمه‌ام زینب هنگامی که لشگر، ما را از کوفه به شام می‌برد نمازهای واجب و مستحب خود را ایستاده بجا می‌آورد و در برخی منازل نشسته نماز می‌خواند، سبب و علت آن را از او پرسیدم، گفت: نشسته نماز می‌خوانم چون سه شب است بسیار گرسنه بوده و ضعف و سستی مرا دربرگرفته، برای اینکه آنچه از طعام و خوراک به او می‌رسید میان کودکان قسمت می‌نمود. چون لشگر به هر یک از ما در روز و شب یک گرده نان می‌داد. فاطمه دختر امام حسین(ع) نیز می‌گوید: عمه‌ام زینب در شب دهم محرم (شب عاشورا) همة شب را در محراب و جایگاه نمازش ایستاده و استغاثه می‌کرد و از پروردگار کمک و یاری می‌خواست که بر اثر آه و ناله او هیچیک از ما نخوابید. گفته‌اند که امام حسین(ع) در آخرین وداع به خواهرش زینب(س) فرمود: « یا اختاه لاتنسینی فی نافله اللیل». ای خواهر، مرادر نافله شب فراموش نکن. از دعایی که از زینب(س) به یادگار مانده است می‌تواند دریافت که دریای دل او چه امواج مصیتبی را تحمل کرده است؛ و کوهسار ارادة پولادین او در برابر چه توفانهای کوبنده‌ای ایستاده است. با خدای خود می‌گوید: «یا عماد من لا عمادله و یا سند من لاسند له یا من سجد لک سواد اللیل و بیاض النهار و شعاع الشمس و خفیف الشجر و اوی الماء یا الله یا الله یا الله.» ای پناهگاه کسی که جز تو پناهی ندارد. ای تکیه‌گاه کسی که جز تو پشتوانه‌ای نمی‌شناسد ای خدایی که سیاهی شب و سپیدی روز و روشنایی خورشید و صدای آرام درخت و آب برای تو سجده می‌کنند. ای خدا! ای خدا! ای خدا......



لیست کل یادداشت های این وبلاگ